در جستجوی حقیقت (داستان اسلام آوردن خانمی آمریکایی به نام امیلی براملت)

آنچه می‌خوانید، صحنه‌هایی واقعی از زندگی یک بانوی آمریکایی است که عمر خود را سلمان وار در پی یافتن حقیقت سپری می‌کند، در همان دوران بچگی ذهن خلاق و جستجوگرش مسائل پیرامونش را به چالش می‌کشد، و همان فطرت کودکی را تا پایان عمر نگه می‌دارد، و هیچ وقت پاسخ‌های مبهمی که به سوالاتش داده می‌شود ذهن تشنه‌ی او را سیراب نمی‌نماید، مانند خانواده و اطرافیان و اکثریت مردم پیرامونش نمی‌اندیشد، به ظن و گمان‌ها دل خوش نمی‌کند و تا به یقین نرسد دست برنمی‌دارد.
 

وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ [یونس/36]
«بیشترشان از گمان پیروی می‌کنند، قطعا گمان انسان را از حق بی نیازنمی کند.»

به همین دلیل با عقائد آنها سر سازگاری نشان نمی دهد راه خود را می رود و امکانات، لذایذ دنیوی و حتی خانواده را فدای حقیقت می‌کند و در راه رسیدن به آن مشکلات زیادی متحمل می‌شود، به همین دلیل او می‌تواند الگوی مناسبی برای جوانان ما باشد تا بتوانند چشم خود را بشویند و جور دیگری به مسائل بنگرند.

داستان زندگی این خانم به ما می‌آموزد که هر انسانی با هر رنگ و نژاد و زبانی اگر صادقانه و با نیتی پاک و با همتی بلند به دنبال حق باشد، سرانجام به مقصد خواهد رسید و از چشمه زلال حقیقت سیراب خواهد شد.
 

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ [عنکبوت/ ۶۹] 
«کسانی که در راه ما تلاش و کوشش کنند بی‌شک آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم.»