توجه به حقوق بشر ریشه در تاریخ دارد و به اندازه حیات انسان دارای قدمت است و متفکران زیادی در آن اندیشیدهاند و درباره آن به تفکر پرداختهاند. زیرا تداوم حیات و آسایش و سعادت انسان در زیر سایه تحقق حقوق و استیفای آن امکانپذیر میباشد. نظامهای فکری، ارزشها و هنجارهای خود را بر اساس موقعیت انسان در جهان هستی استوار میسازند و بر این اساس حقوق بشر هم که یکی از مهمترین مباحث مطرح در تاریخ انسان خصوصاً در جهان معاصر بوده و هست از نوع نگرش نظامها نسبت به ماهیت بشر، نیازهای جسمی و معنوی او تاثیر میپذیرند و نوع جهان بینی موجود در جامعه در روند شکل گیری آن تاثیر به سزایی دارد.
اگرچه همچنانکه گفتیم حقوق بشر سابقه دیرینه دارد و همواره بشر در جستجوی تحقق آن بوده است اما با قاطعیت میتوان گفت که حقوق بشر یکی از بزرگترین دستاوردهای جدید بشر در قرون اخیر بوده و به این اهمیت که در سدههای اخیر انسان به آن اهتمام ورزیده، مورد توجه نبوده و عمق و گستره انسان دیروز نبوده است.
جدالهای فکری دوران رنسانس در مغرب زمین که با تحول روش اندیشیدن و پژوهش همراه شد، افقهای تازهای را برای تفکر درباره انسان گشود و با نگرش جدیدش به انسان جنبههای محسوس و مشهود حیات بشر را بر دیگر حقوق بشر و ضمانتهای آن در اسلام جنبهها تقدم بخشید و اندیشمندان جهان غرب را به سوی قوانین بشری برای اداره حیات جمعی سوق داد و سرانجام در این جهت نهضتی شکل گرفت.
اشتراک