اسلام دین وسط و میانهروی است، بنابراین دینی است که فطرت انسانی را مورد خطاب قرار میدهد. پر واضح است که مسلمان نمیتواند در غم و افسردگی زندگی کند، طوری که نه لبخندی بزند و نه شادی بکند، چرا که خداوند خنده و گریه را در نفس آدمی گمارده است.
هنگامی که بعضی از اصحاب به منزلت روحی والایی رسیدند، گمان بردند که مسلمان باید به تمام لذتهای دنیا پشت کرده، همیشه جدی باشد، هرگز نخندد و شب و روزش را در محراب سپری کند. اما رسول الله صلی الله علیه وسلم حد وسط این امر را برایشان روشن ساخته و میفرماید: «ساعتی و ساعتی» اگر زندگی خشک باشد، مسلمان نمیتواند در جوانب دیگر موفق باشد بلکه ساعتی که انسان مسلمان با لذتهای مباح و در حدود معقول به استراحت و تفریح بپردازد، او را برای عبادت خدای تعالی و خدمت به دین او یاری میکند.
از این جاست که متوجه میشویم هر از گاهی لبخند و شادی برای مسلمان امری لازم و ضروری است. لذت بردن مسلمان از مطالعهی اخبار زیرکان و سخنان شیوایشان بهتر از به کار بردن این انرژی در کارهای حرام میباشد.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
1. شوخی و مزاح بین حرام و مباح
2. گلچینها و مرواریدها که شامل برخی از داستانهای پراکنده است که با توبه شروع و با اشتیاق به بهشت خاتمه مییابد.
3. پارهای از معجزات و کرامات
4. پارهای از نوادر و عجایب
اشتراک