قضیهای هست که به نظر من میبایست اندکی در برابر آن درنگ کرد. بسیاری از آنان که در حوزهی اندیشه و معرفت به خرد ورزی و فعالیت مشغولاند، میپندارند معادلهی دشوار کنونی مسلمانان و بحران اندیشگی آنان، محصول فقدان روش است. بنابراین با پژوهش و بررسی موضوع از وجوه گوناگون خود را به زحمت میاندازند. گاه نیز در صدد اقتباس از روشهای دیگران بر میآیند. به گمان من، بحرانی که همچنان گرفتار آنیم، در اثر فقدان روش پدید نیامده، چراکه روش (منبع معرفت) نه تنها وجود دارد، بلکه از هر لغزشی مصون و از نظر تاریخی نیز آزموده شده است.
این بحران در اثر فقدان ابزارهای فهم کتاب و سنت، پدید امده است،.
از این رو ناگزیر بایستی مقرر بداریم که بحران کنونی بحران فهم، بحران تعامل و بحران عقلانیت خام است.
این بحران در اثر نبود علم، یعنی روش فهم و ابزار معرفت، بر ما حاکم شده است. به نظر ما کوششهای کنونی بایستی متوجه روش فهم و بازپژوهی و بازآزمایی روشهای موجودی که عامل اوضاع کنونی ما هستند، باشد.
اشتراک